در حالات و مقامات «امیرالاسرا»ی ایران
آنچه سید در فردای آزادی به هم بندان خویش توصیه کرد
زکیه عاقلی؛ تاریخ پژوه
حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر ابوترابی، براساس خاطرات عموم اسرایی که در اردوگاههای مختلف عراق، محضر وی را درک کردهاند، با دو رویکرد ویژه موجب حفظ جان اسیران ایرانی میشد. اول: با اخلاق حسنه و صبوری زیاد، حتی بیرحمترین افسران بعثی را نیز وادار به احترام به اسرا میکرد و دوم: با دعوت اسرا به آرامش و منع ایشان از ایجاد تنش و درگیری با بعثیها در داخل اردوگاهها، از ایراد آسیب بیشتر به آنها جلوگیری میکرد. در واقع شادروان ابوترابی، با شناختی که از فرهنگ و عمق روحیه مذهبی مردم عراق داشت، با اخلاق خوش و کریمانهای که از آن برخوردار بود، میتوانست سربازان و افسران بعثی را تحتتأثیر قرار دهد و از سوی دیگر، بهدلیل روحیه معنوی و قدرت مدیریت، تأثیر شگفتانگیزی بر اسرا داشته باشد و از بروز رفتارهای انقلابی یا واکنشی آنها که ممکن بود منجر به شهادت عده زیادی از اسرا بشود، جلوگیری کند.
واقعیت این است که بعثیها نیز، اگرچه در ابتدای اسارت شادروان ابوترابی را به وحشیانهترین روشها شکنجه کردند، اما متوجه تأثیرگذاری ایشان بر سایر اسرا شده بودند. به همین دلیل نیز در سالیان بعد، مدام ایشان را از اردوگاهی به اردوگاه دیگر منتقل میکردند تا به واسطه حضور وی، از بروز تنشهای شدید در اردوگاههایی که نام اسرای آنها توسط صلیبسرخ به ثبت رسیده بود، جلوگیری کنند. زیرا وجود تنش و درگیری و کشته شدن اسرا در این اردوگاهها، اصلا به نفع رژیم صدام نبود. البته در کنار این دو رویکرد مهم، انگیزه بخشیدن به اسرای ایرانی، برای ارتقای سطح علمی و دینی و برگزاری کلاسهای عقیدتی و علمی در اردوگاهها، از دیگر اقدامات ایشان در خدمت به اسیران بوده است. چنانچه در کتابهای خاطرات بسیاری از آزادگان، به نقشآفرینی ایشان در موارد پیش گفته، به شکل مبسوط پرداخته شده است.
اما گذشته از دوران مبارزه با رژیم پهلوی و دوران «امیرالاسرایی» شادروان ابوترابی، لازم است که به دوره حیات ایشان پس از آزادی و نیز مقطعی که مسئولیتهای شاخص سیاسی داشتهاند، نیز پرداخته شود. زیرا از ویژگیهای اخلاقی آن بزرگ، تقوای شگرف و روحیه سادهزیستیشان در سالهای بعد از بازگشت از اسارت و خدمتگزاری در مسئولیتهای گوناگون است. ایشان در دورهای که نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را برعهده داشت، آنچنان ساده زیست و خادم مردم بود که به راستی میتوان وی را بهعنوان نماینده تراز انقلاب اسلامی معرفی کرد. مسلما این روحیه خدمتگزاری و سادهزیستی، برگرفته از ایمان عمیق ایشان به مکتب اسلام و متخلق شدنشان به اخلاق قرآنی بوده است. چنانکه وی در سخنرانی معروف خود، در مقطع بازگشت آزادگان به کشور و خطاب به آنها میگفت:
«الحمدلله دوران اسارت گذشت و این دوران، در راه انجام وظیفه مقدس سربازی، با سربلندی و عزت سپری گشت. این فخر و مباهات و این عزت و شرف در راه اسلام و وطن، بر شما مبارک باد...مسلما همه ما در این فکریم که آیا ما را هدیهای هست که به آنان که مایه عزت و رهایی ما شدند و دل به ما بستند، تقدیم کنیم؟ گرچه بهترین هدیه برای آنان، در آغوش کشیدن شماست، ولی بدون شک اخلاق حسنه و رفتار نیکوی شما، برای آنان گرانقدرترین هدیه است که آمال، آرزو و امیدشان را از ما برآورده ساخته و بدانچه از ما توقع دارند، در سایه اخلاق صحیح ما خواهند رسید. برماست که اگر دیروز، در اجابت دعوتشان در رفتن به جبهه سلاح برگرفتیم، امروز در بازگشت به جمع پر فروغشان، به سلاح اخلاق که شیوه و سنت محمدی است، آراستگی کامل پیدا کرده و خویشتن را بدین زینت بیاراییم که خیر و صلاح و رستگاری دنیا و آخرت انسانها و این امت، در تجهیز بدین سلاح است و دیگر هیچ! در واقع مکمل حرکت دیروز و به ثمر رساننده خون پاک شهیدان و احیاکننده مکتب اسلام، تجهیز کامل ماست به سلاح اخلاق وحرکت فردای ما بر این مبناست. امید است شما عزیزان که در اسارت و در تلخترین شرایط زندگی، پایبندی خود را به اصول اخلاقی حفظ کردید، فردای آزادی در خاک پاک ایران عزیز، زیر سایه اسلام و در خدمت هموطنان شرافتمند خویش، از متعهدترین فرزندان این امت و از وفادارترین یاران امام به اصول اخلاقی باشید و در محیطی سرشار از صلح و صفا، سازنده ایرانی پرشکوه باشید و اگر دیروز در رزمآوری افتخار آفریدید، فردا در بازسازی (ایران) و خدمت با اخلاق حسنه، سرآمد جهانیان باشید و ملت ما را مایه فخر و مباهات و مسلمین را مایه عزت...».